آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی در سال 1260 هجری خورشیدی در خانوادهای روحانی در تهران، دیده به جهان گشود، وی به همراه پدر خود سید مصطفی كه از علما و مراجع بزرگ بود، به نجف اشرف هجرت كرد و در آنجا به تحصیل همت گماشت و از محضر اساتیدی همچون میرزا محمد تقی شیرازی، آخوند خراسانی و میرزا حسن خلیلی بهره جست.
پس از كسب حكم اجتهاد در سن 25 سالگی؛ رهبری نیروهای ملی عراق را در طول جنگ جهانی اول به هنگام یورش سربازان انگلیسی به عراق، بر عهده گرفت و 18 ماه در منطقه 'كوت العماره' به دفاع مشغول شد، به طوری كه انگلیسیها، وجود وی را بزرگ ترین مانع پیشرفت خود در عراق میدانستند و حكم اعدام او را صادر كردند اما او قبل از دستگیری به ایران بازگشت.
پس از بركناری رضاخان در شهریور 1320 و اشغال ایران توسط متفقین، آیتالله كاشانی، اعلامیهای با این مضمون كه 'ایران، مال ایران است و ذخایر آن بخصوص نفت از آن ایرانیان است'، انتشار داد و خشم بیگانگان را برانگیخت.
وی در قم نیز اعلامیه و شب نامه های زیادی علیه انگلیسی ها صادر كرد تا اینكه سرانجام در خرداد 1323 بازداشت و تبعید شد و تا پایان جنگ جهانی در اردوگاه های متفقین زندانی بود.
وی در 24 مرداد 1324 پس از رهایی از زندان، در مقابل سیاست های قوام السلطنه نخست وزیر وقت ایستاد و به قزوین تبعید شد، اما در دی ماه همان سال در دوره پانزدهم مجلس به نمایندگی انتخاب شد و علیه دولت های دست نشانده هژیر و ساعد به مبارزه پرداخت.
آیت الله كاشانی در سال 1326 زمانی كه رژیم صهیونیستی فلسطین را اشغال كرد، برای نخستین بار از مردم خواست، علیه این اقدام با انجام تظاهرات و راهپیمایی به مخالفت برخیزند. همچنین به عنوان برادران دینی از مردم مسلمان ایران خواست، جهت تجدید قوای فلسطینیان، اعانه جمع آوری كنند.
آیت الله كاشانی پس از مدتی به اتهام دست داشتن در سوء قصد به جان محمدرضا پهلوی، دستگیر و به قلعه فلك الافلاك در خرم آباد در استان لرستان منتقل و از آنجا به لبنان تبعید شد.
پس از تبعید هم، مراودات او با مبارزان مسلمان داخل كشور همچنان تداوم داشت و شهید نواب صفوی كه رابطه صمیمی و عمیقی با آیت الله كاشانی برقرار كرده بود، اعلامیههای وی را پخش می كرد.
در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی، آیت الله كاشانی به صورت غیابی از طرف مردم به نمایندگی مجلس انتخاب شد و منصورالملك نخست وزیر وقت، طی تلگرافی از ایشان عذرخواهی كرد و از وی خواست به ایران بازگردد. مردم در مراسم بازگشت آیت الله كاشانی استقبال گرمی از او كردند.
از مهم ترین فعالیت های سیاسی وی می توان به نقش ممتاز او در ارتباط با ملی شدن صنعت نفت اشاره كرد كه در این زمینه روحانیون سرشناسی با آیت الله كاشانی همراه شدند از جمله آیت الله خوانساری، آیت الله محلاتی و آیت الله شاهرودی و با هدایت آنان مردم نیز آگاهانه در این مسیر گام نهادند.
مبارزه های آیت الله كاشانی در دوره ملی شدن صنعت نفت از جمله نقاط اوج مبارزات وی بود و نقطه عطف آن را میتوان در روز 30 تیر 1331 جستجو كرد.
در رویداد 30 تیر آیت الله كاشانی با نخست وزیری 'قوام' مخالفت كرد و با نامهای به دربار خواستار ادامه نخست وزیری محمد مصدق شد.
استعفای مصدق و آمدن قوام السلطنه، خشم ملت را برانگیخت و آیت الله كاشانی، مردم را به راهپیمایی علیه دولت قوام دعوت كرد. روی كار آمدن مجدد مصدق و اوج گیری اختلافات فكری و عقیدتی موجب شد نصیحت های آیت الله كاشانی كارساز نیفتد و با دخالت نیروهای امریكایی و انگلیسی كودتای 28 مرداد اتفاق افتاد.
پس از كودتای 28 مرداد كه قرارداد كنسرسیوم در دولت زاهدی منعقد شد، آیت الله كاشانی طی اعلامیهای شدید اللحن آن را محكوم كرد و از درجه اعتبار ساقط دانست.
پس از دستگیری سران 'فداییان اسلام'در سال 1334، بار دیگر آیت الله كاشانی به سبب دخالت در قتل 'رزم آرا' دستگیر و در معرض محاكمه و اعدام قرار گرفت. اما بر اثر پافشاری مقامات روحانی و هشدار جدی آنان، آزاد شد.
سرانجام آیتالله كاشانی در 23 اسفند 1340 هجری خورشیدی پس از عمری مجاهدت و مبارزه، چشم از جهان فرو بست و در جوار حرم 'عبدالعظیم حسنی' در شهر ری آرام گرفت.
اطلاع**9131**1717