نوشته شده توسط : sadis
راسل مینز، از فعالان حقوق سرخپوستان

راسل مینز، هنرپیشه و فعال حقوق سرخپوستان از شناخته شده ترین چهره های نیم قرن اخیر در بین مردان قبیله سرخپوست سو بوده است

دادگاه عالی آمریکا پس از چندین دهه از آغاز مناقشات میان بومیان آمریکا و دولت فدرال این کشور، رای داد که تپه های سیاه واقع در ایالت داکوتای جنوبی آمریکا متعلق به قبیلۀ سرخپوست سو است.

در پی این حکم دادگاه که فصل جدیدی از مناقشات میان دولت آمریکا و سرخپوستان سو را رقم می زد، کاخ سفید تلاش کرد تا با پرداخت میلیون ها دلار غرامت به عنوان بهای زمین های مورد مناقشه، سرخپوستان را راضی کند که از ادعای خود در برابر این تپه ها چشم پوشی کنند ولی آنها نپذیرفتند و همچنان خواهان برگرداندن این تپه ها و به رسمیت شناختن معاهده ای هستند که حدود ۱۶۰ سال پیش بین رهبران قبایل سرخپوست سو و دولت آمریکا امضاء شده بود.

در همین رابطه گفتگویی با یکی از شاخص ترین چهره های فعال در زمینه حقوق سرخپوستان انجام داده است.

راسل مینز، هنرپیشه و فعال حقوق سرخپوستان از شناخته شده ترین چهره های نیم قرن اخیر در بین مردان قبیله سرخپوست سو بوده است.

روزنامۀ لس آنجلس تایمز او را سومین چهره معروف سرخپوستان لاکوتا پس از سیتینگ بوول (گاو نشسته) و کریزی هرز (اسب دیوانه) معرفی کرده است.

راسل مینز در پنجاه سال گذشته در فعالیت های بسیاری برای احیای حقوق سرخپوستان شرکت کرده است. از اشغال جزیره آلکاتراس در دهه ۶۰ تا اشغال بنای چهار رئیس جمهور در مانت راشمور درسال ۱۹۷۱.

او هنگام اشغال مسلحانه مزار کشته شدگان ووندد نی (زانوی زخمی) در سال ۱۹۷۳ رهبری جنبش سرخپوستان آمریکا را بر عهده داشت.

امیر پیام ، بی بی سی، در سفر اخیری که به داکوتای جنوبی داشت در دیدار با آقای مینز ابتدا از او پرسید که آیا فعالیت های پنجاه ساله اش برای احیای حقوق سرخپوستان امریکا باعث شده که سرخپوستان امریکا صداشون بلندتر بشه و حقوق بیشتری به دست بیارند؟

من یک سرخپوست آمریکایی وطن پرست هستم. ما در اردوگاه اسرای جنگی زندگی می کنیم. به خاطر همین به آن می گویند رزرویشن. بنابر قاعده، هر منطقه ای را که ارتش امریکا به اشغال خودش در می آورد، اصطلاحا رزرویشن نامیده می شود. به همین خاطر هم وقتی سربازها از اردوگاهشان در عراق خارج می شوند، اصطلاحا به همدیگر می گویند که "به رزرویشن. می رویم".

این پیش ذهنی است که آنها هنوز دارند. هنوز فکر می کنند دوران کابو‌ی ها و سرخپوستهاست. ارتش ایالات متحده آمریکا؛ بگذریم.

با اعتقاداتی که به عنوان یک سرخپوست آمریکایی میهن پرست دارم، بعضی اوقات اقدام مسلحانه اقتضاء می کند، هر چند همیشه برای دفاع از خود بوده. اما من با کاپیتالیست، در آمریکا جنگیدم، در مبارزات مسلحانه، و با کمونیست هم جنگیدم. من با ساندیدیستا هم مبارزه کردم، در کنار سرخپوستان نیکاراگوئه. من به تمامی قاره آمریکا سفر کردم و به دنبال قومی گشتم که خواهان آزادی خود بودن و حدس بزنید چه یافتم. این مردم، قوم خود من بودند که در جستجوی آزادی اند.

شما کودکی‌تان را بسیار عذاب آور توصیف کرده اید. در جایی گفتید که پدرتون به الکل اعتیاد داشته و مادرتون هم همچنین به مواد مخدر اعتیاد داشته و جرایمی مختلفی انجام داده. آیا فکر می کنید حالا در دنیای امروز بچه های بومیان آمریکا وضعیت بهتری از دوران کودکی شما دارند؟

بچه های سرخپوست وضعیتشون بدتر شده. به همین خاطر هست که ما باید آزاد باشیم. پدر و مادر من به اجبار به مدارس شبانه روزی برده شدند. گیسوان سرخپوستی شون بریده شد و مجبور شدن یونیفرم بپوشن و با بقیه رژه برن. اونها تنبیه فیزیکی می شدن و مورد سوء استفاده جنسی قرار می گرفتند.

به مادر من تعرض جنسی شده بود. اولش نمی دونستم و تنها بعد از مرگش فهمیدم.

تاثیرات وحشتناک و ضربه های روحی که بیشتر از ۸۰ سال، حدود یک قرن، در این مدارس شبانه روزی بر اونها وارد شدو هزاران بچه که از گرسنگی مردن و یا از بیماری جون دادن و از صحنه روزگار محو شدند.

ماموریت من تا روزی که ما آزاد نشویم تمام نخواهد شد و به همین دلیل هم ما در مرحله رجوع به کمیسیون داخلی آمریکا در زمینه حقوق بشر هستیم تا اونجا معاهده های میان ما و سفید پوستان را در آنجا به عنوان سندهای بین المللی ثبت کنیم و بعد با حمایت یک کشور در قاره امریکا، به دادگاه بین المللی خواهیم رفت.

دادگاهی که آمریکا عضو آن نیست. چون آمریکا یک کشور یاغی است. همیشه هم یاغی بوده. مثل شیطانی می مونه که به مردم خودش هم رحم نمی کنه و مردم هم این را درک نمی کنند. رقت آوره.

دریکی از سخنرانی ها شما گفتید که بومیان آمریکایی که در محل های تحت کنترل خودشون زندگی می کنند به عنوان شهروند آمریکایی شناخته نمی شوند، منظورتان از این جمله چیست و آیا واقعا همچین اتفاقی در مرحله حقوقی بین یک سرخپوست و شهروند آمریکایی اتفاق می افتد؟

ما اسرای جنگی هستیم. قانونا این وضعیت ماست. البته اونها هیچ وقت این رو اذعان نمی کنند اما برای اینکه بتوانند به نادیده گرفتن قوانین خودشان و قراردادهایی که با ما دارند ادامه بدهند ما مجبوریم که همچنان اسرای جنگی باقی بمانیم.

تمام ایده زندان‌های گوانتانامو و بگرام از همین روش برخورد با رزرویشن‌های سرخپوستها نشآت می گیرد. دقیقا همان کاری که نازیها کردن و اسمش را گذاشتن اردوگاه کار اجباری. اون نوشت.(اشاره به نوشته های آدلف هیتلر در مورد الگوبرداری برای تاسیس اردوگاههای کار اجباری). آمریکایی ها مغزشون خوب کار می کنه.

ایده آپارتاید تو آفریقای جنوبی، اونچه در کرانه غربی رود اردن روی می دهد؛ تمام استراتژی‌های اسرائیل همه از آمریکا الگوبرداری شده است.

شما در جایی گفته اید که مردم آمریکا تفکر انتقادی خودشان را از دست داده اند و به شکل شگفت آوری هر چه که دولتشان می گوید باور می کنند، آیا واقعا به چنین چیزی معتقدید؟

بالاخره هر قوم و مللی از نوعی خردمندی برخورداره؛ مردم آمریکا واقعا مضحک اند. خیلی هم مضحک اند.

فقط چند سال برگردیم به عقب، حدود دوازده سال پیش. سال ۲۰۰۰ که بوش منتصب،منتخب نشد.

بفرمایید این هم نمونه. مردم دنیا به آمریکا خندیدن. اگر در کشوری دیگر این واقعه روی داده بود که اینجا روی داد، می گفتند که اونجا کودتا شده و سریع به اونجا لشکر کشی می کردند.

شما از دولت باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا به شدت انتقاد کردید و گفتین که به حقوق بومیان امریکا توجهی نمی کنه ولی آقای اوباما تقریبا در همه جای دنیا فعالیت می کنه و ادعا می کنه که دولت کشورش داره تلاش می کنه حقوق بشر رو در سراسر دنیا گسترش بده. چطور به این نتیجه گیری رسیدید؟

ما لغتی در زبان خودمان (لاکوتا) برای آمریکا داریم و ریشه آن بازمی گردد به باورهای قدیمی مان. این لغت هست اکتومی. یعنی کسی که برعکس زندگی می کند.. اکتومی برای ما مثل شیطانه. بهش می گویم اکتومی چون یه حقه باز شیاده، ابلیس نیست، دوست داره که شما رو گولت بزنه تا خودت اشتباه کنی. خب، آمریکا هم همینه.

اوباما جایزه نوبل را دریافت می کند اما تمام سخنانش در اصل توجیه جنگ است. سخنرانی دریافت جایزه نوبلش را ببینید. {متوجه می شوید} دنیا خودش شاهد است که اوباما کیست و چه می کند.

شما موقعی که مزار ووندد نی (زانوی زخمی) را اشغال کردید در سخنانی گفتید که ما اینجا رو اشغال می کنیم که ارتش امریکا بیاد یا ما رو بکشه یا اینکه دولت به حرف ما گوش بده. آیا فکر می کنید که از اون اشغال مسلحانه که حدود چهل سال پیش بود تا امروز، دولت امریکا بیشتر به صدای بومیان آمریکا گوش می ده؟

اوضاع فقط بدتر شده است. ما هیچ صدایی نداریم. ما مردمی هستیم که از دیده ها و ذهن ها پاک شدیم.

فقط زمانی که خودمان برخیزیم، دیگران شروع می کنند به شنیدن و گوش دادن به ما. من تاریخ سفید پوستها را می دانم، از ان اول که پایشان را به اروپا گذاشتن.د می دانم که چطوری این کشور (آمریکا) را ساخته اند، این کشور شروری که مبنایش بر اساس مرگ شکل گرفته است و همه ‌اش در خدمت طمع بنگاههای اقتصادی است.

دلیلتون برای این حرف چیست؟

حقیقت تاریخ خود آمریکاست. آمریکا تنها کشوری است که در کل تاریخ دنیا از وقت بوجود آمدنش هر سال در جنگ بوده. از وقتی که بوجود آمده. هر سال. در جنگ بوده. گاهی همزمان در چند جنگ.

شما در وبسایت‌تان منطقه لاکوتا در ایالت داکوتای جنوبی را به نام جمهوری لاکوتا نامیده اید، این جمهوری چه مشخصاتی دارد؟

در جمهوری لاکوتا، در دولت موقت، ما به مردمان هیچ قولی نمی دهیم. تا امروز مبلغین مذهبی به مردم ما هزاران وعده دادند، نماینده های دولت کلی به آنها وعده دادند، همه کسانی که می خواستند از گرده ما کار بکشند، هزاران قول به ما دادن، ولی آخرش چیزی دست ما را نگرفت. وقتی ما معاهده مان با دولت آمکریکا را فسخ شده اعلام کردیم، گفتیم ما به مردمان هیچ قولی نمی دهیم، ما عمل می کنیم و می خواهیم که اولین نمونه در نوع خودمان باشیم.

همچنین می خواهیم سفیدپوستانی را که می خواهند آزاد باشند و برای زندگی به اینجا بیایند رو متقاعد کنیم. البته الان هم سفیدپوستها اینجا زندگی می کنند. ما معتقدیم که باید با اجماع حکومت کرد، فقط با رای اکثریت نمی توانی از حقوق شخصی افراد محافظت کنی، برای اینکه همیشه یک اقلیتی هست. باید با اجماع حکومت کرد. حالا می تواند اجماع حداقلی باشد یا اجماع حداکثری، ولی همیشه باید اجماع باشد.

بزرگترین مشکلی که بومیان آمریکا در قرن بیستم با آن مواجه هستند چیست؟

ما داریم می میریم. ما کمترین میانگین طول عمر روی زمین را داریم. روی کره زمین آقا.

وضعیت ما از هاییتی بدتر است. چه از نظر بهداشتی چه از نظر فقر و تنگدستی. میانگین سن مردهای ما فقط چهل و سه و نه دهم سال است.

اگر ایدز را در نظر نگیریم، فقط هشت کشور میزان متوسط عمرشان از ما کمتر است. آنها هم همه در قاره آفریقا هستند. این وضع زندگی اسف باری است که ما اینجا داریم و در کانادا

آنها اشغال به خوردمون می دهند. این وضع تغذیه ماست. شما خودتون اینجا بودید ما فقط یه فروشگاه ارزاق عمومی در سه هزار و پانصد مایل مربع یا حدود ۱۱۰۰ تا هزار و ۲۰۰ هکتار داریم.

آیا این مشکلات از سمت دولت آمریکاست؟

ما اختیاردار زندگی خودمان نیستیم. این دولت آمریکاست که سرزمین ها و زندگی ما را کنترل می کند. فقط ۲۲ خانواده مالک اکثر زمین های ما هستند، می بینی، یک هزار و ۱۰۰ هکتار را. فقط بیست و دو خانواده. بقیه ما همه فقیریم. اون ۲۲ فامیلی هم بیشترشان سفیدپوستند.

شما وارد دهه هفتم زندگی تان شده ایدین و این به نوعی در فرهنگ سرخپوستها یعنی بزرگ قوم شدن. برنامه های آینده تون به عنوان یک بزرگ قوم سرخپوست چی هستش؟

کاری که من می خواهم بکنم این است که با همکاری جوانان زبانمان را حفظ کنم (زبان لاکوتا). ما سعی می کنیم که مدارسی تاسیس کنیم که در آن به هیچ عنوان انگلیسی صحبت نمی شود چون همانطور که شما می دونی و همه کسانی که یک زبان دیگر می دانند، زبان انگلیسی خیلی ابتدایی است. نمی توانی هیچ زبانی را به درستی به انگلیسی ترجمه کنی، چون خیلی ابتدایی است.

چیزی که باید به همه مردم در سراسر دنیا بگویم اینست که من خودم در شکم هیولا زندگی می کنم. شما باید در خانه بمانید و دنیای پیرامونتان را اصلاح کنید تا زمانی که به توازن برسید. دیگر اینکه، من نمی فهمم؛ من واقعا نمی توانم هیچ مذهبی را که خشونت را ترویج می کند درک کنم. من اصلا این را نمی فهمم، ولی می دانم که مردسالاری موجود در دنیا طالب خشونت و جنگ است. آمریکا نمونه بارز آنست.





:: برچسب‌ها: فیلم ,
:: بازدید از این مطلب : 688
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 5 اسفند 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: